شبی مجنون نمازش راشکست
بی وضودرکوچه لیلی نشست
عشق آن شب مست مستش کرده بود
فارغ ازجام الستش کرده بود
گفت:یارب ازچه خوارم کرده ای
برصلیب شب دارم کرده ای؟؟
خسته ام زین عشق دلخونم مکن
من که مجنونم تومجنونم مکن
مرداین بازیچه دیگرنیستم
این توولیلی تومن نیستم
گفت:ای دیوانه لیلایت منم
دررگت پنهان وپیدایت منم
سالهاباجورلیلی ساختی
من کنارت بودم ونشناختی
نظرات شما عزیزان:
mahtab 
ساعت23:10---17 اسفند 1390
سلام عزیزم متنت قشنکه واسه منم نوشتیش
|